جهت دانلود سریال The Girl From Plainville 2022 (دختری از پلینویل) دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
من در مورد The Girl From Plainville شک داشتم، اما ذهنم را باز نگه داشتم، زیرا به سریال Hulu درباره Gypsy Rose Blanchard، The Act نیز شک داشتم، که سریعتر از آن چیزی که بخواهم بگویم پرهیز کردم. اگرچه محتوای آنها به طرز خارق العاده ای متفاوت است، اما هر دو نمایش بر اساس پرونده های جنایی واقعی جنجالی هستند که کمتر از یک دهه پیش بسته شده اند، فکر می کنم ارزش مقایسه دارند. با توجه به آسیب های روانی، رشد و موانع شناختی کولی، احساس می کنم او را نقاشی می کنم در یک نور مخرب، *به هر طریق**، سرگرمی اشتباه است، حتی اگر خود پرونده وحشیانه باشد... و کاری که او انجام داد (به طور قابل بحث) اشتباه بود. جیپسی یک عمر قربانی آزار و اذیت شدید و دستکاری شد و 23 سال از عمرش در اسارت مادرش (دی دی) بود. این سریال علائم و نشانههای سندرم مونچاوزن را بهوسیله نیابتی که دی دی با آن تشخیص داده شد، و آنچه باعث شده بود جیپسی تحت کنترل کامل او باشد، آشکار میکند. افراد کافی در مورد مونچاوزن نمیدانند، و من فکر میکنم مهم است که آنها بدانند، که به نظر من The Act با ذوق و سلیقه به تصویر میکشد. کل نمایش فوق العاده خوب اجرا شد. از نویسندگی، بازیگری، کارگردانی، موسیقی متن و فیلمبرداری، درگیر تمام صحنهها بودم. بنابراین، اگرچه این که آیا باید ساخته میشد یا نه، باعث تعارض من شد، احساس میکنم میتوانم از آن دفاع کنم. وقتی تریلر The Girl From Plainville را دیدم، فکر کردم که آیا می توانم همین کار را انجام دهم. پس از تماشای سه قسمت اول، من نمی توانم. پرونده بین کنراد و میشل به همان اندازه کولی تازه است، اما من را زیر سوال برده است، حتی بیشتر از آن، اینکه آیا واقعاً به خاطر سرگرمی به این موارد برای دراماتیزه کردن نیاز داریم... و اگر پس چرا؟ این افراد شخصیت نیستند، اما وقتی در سریالی مانند این قرار میگیرند، برای مخاطب، این همه چیزی است که میشوند، و تصویر Hulu از این قضیه همان چیزی است که مخاطب عام میداند. این پرونده در مورد دختر نوجوانی است که به هم ریخته است. بدجوری با اراده وقتی پسری خودش را کشت، شاید نه به دست او، بلکه با نفوذ او... و سپس سیلی به مچ دستش خورد؟ من انکار نمی کنم که میشل با سهم خودش در مشکلات دست و پنجه نرم کرده است، بنابراین جنبه دیگری هم وجود دارد، اما سوال من این است که چرا ما نیاز به ساخت این نمایش داشتیم؟ چرا او مرکز است؟ چرا داستان او کانون ماست؟ در سه اپیزود، من هنوز در جستجوی یافتن آن دلیل هستم.
دختری از پلینویل، که از جانب یک بازیگر است، من را به یاد یک فیلم ارتقا یافته در طول عمر میاندازد، اما با بازیگران کارکشته. ال فانینگ بازیگر مورد علاقه من است و اگرچه رویکرد او را می بینم، اما فکر می کنم بازی او کمی غیرصادقانه است. من این را نمی گویم چون میشل خودش ناصادق است، بلکه می گویم که ال در نقش میشل بسیار نمایشی است. او این احساسات را دارد، اما وقتی به آنجا میرسد، احساس میکند که از جایی میآید که در واقع داستان میشل نیست. او بازیگری می کند، اما ما می توانیم احساس کنیم که او دقیقاً این کار را انجام می دهد. بازیگری فقط بازیگری او به نظر نمی رسد مرتبط است. اگر بخواهیم منصف باشیم، هیچ یک از بازیگران به طور کامل به یک صحنه متصل نمی شوند زیرا بین بازیگران تعداد زیادی شنیده وجود ندارد. آنها خطوط را می گویند، اما آنها را احساس نمی کنند، و به خطوطی که از طرف های صحنه آنها می آید گوش نمی دهند. این به خصوص برای شخصیتهای فرعی این نمایش صادق است، اما سرنخها نیز در این تله افتادهاند. حتی اگر یک بازیگر از یک صحنه جدا شود، اجرای خوب کار برای کل بازیگران سخت میشود، به استثنای کلویی سوینی، که در حال حاضر نمایش را اجرا میکند.
علاوه بر این؟ فیلمنامه وحشتناکی است دیالوگ اغلب مصنوعی به نظر می رسد و عقب و جلوی زیادی وجود دارد، هیچ همپوشانی ارگانیکی وجود ندارد (تا حدودی تقصیر کارگردان است)، فقط سعی می شود جاهایی را پر کند که همه بتوانند یک خط به دست آورند. در حال تلاش است. من آن را باور نمی کنم و این باعث می شود که گاهی اوقات کمی غیر قابل تماشا باشد. صحنه ها طولانی می شوند. من از فیلمنامههای سنگین دیالوگ بدم نمیآید، اما شما باید سرعت مناسب را پیدا کنید، و دیالوگ باید خوب نوشته شود. چند بار بود که تقریباً دیگر تماشا نمیکردم، اما بعد ادامه میدادم، زیرا صحنهای نادر ظاهر میشد و مرا به داخل میکشید. سپس، در این صحنهها، دوباره بیرون کشیده میشدم. بدیهی است که کار با فیلمنامه برای بازیگران سخت است، زیرا دیالوگ ها همان قدر که هست غیر صادقانه است. من هنوز با هیچ یک از شخصیتها ارتباط برقرار نکردهام، همدردی نکردهام یا واقعاً به آنها اهمیت نمیدهم، به استثنای مادر کنراد، که دوباره کلوئی سوینی است.
آیا سریال را تمام میکنم؟ آه، احتمالا من تقریباً نیمی از راه را طی کردهام، و اگرچه سرعت آن بسیار کند است، اما هنوز مرا نخوابانده است. من کنجکاو هستم که ببینم آنها به کدام سمت می روند و آیا تا حدی بهبود می یابد. من شک دارم.
برای جمع بندی، این سریال بدترین سریالی نیست که در تلویزیون دیده ام، اما مطمئنا بهترین هم نیست. شیمی بین بازیگران ملموس نیست، نویسندگی ضعیف است، کلویی سوینی عالی است، ال فانینگ بهتر عمل کرده است و هولو باید بازگویی داستان های جنایی واقعی را که نیازی به بازگویی ندارند، متوقف کند. مخصوصاً اگر قرار نباشد خوب به آنها بگویند.
ویرایش: همانطور که چندین نفر توصیه کردند، من به تازگی مستند "I Love You, Now Die" را به پایان رساندم. تصمیم گرفتم نقد خود را کمی تغییر دهم، زیرا باعث شد این مینی سریال را بیش از آنچه قبلا دوست داشتم دوست نداشته باشم.
من می بینم که لایه های این پرونده بسیار بیشتر از آنچه در اخبار به تصویر کشیده شده است وجود دارد. ، همانطور که اغلب وجود دارد. این مستند به جزئیات بیشتری در داستان میشل میپردازد، چیزی که Hulu سعی میکند در The Girl From Plainville بیان کند، اما من بر نقد خود میمانم. این داستان هولو برای گفتن نیست و انصافاً ناراحت کننده است که آنها از آن سود می برند.
همانطور که در بالا ذکر کردم، میشل خودش با مسائل بهداشت روانی شدید مبارزه کرد (آیا؟) اما این برای من در مستند بیشتر به چشم آمد. او نباید کاری را که انجام میداد انجام میداد، اما او تنها کسی نبود که در موضوع متن قرار داشت. به طور قابل توجهی بیشتر از آنچه به چشم می آید وجود دارد. پیوند تروما هر دوی آنها به کمک شدید روانپزشکی نیاز داشتند. اعمال او را توجیه نمی کند و از آنها دفاع نمی کند. این فقط یک واقعیت است. قبل از اینکه به من حمله کنید، لطفا مستند را تماشا کنید و اجازه دهید حقایق و شواهد گفته شده خودشان صحبت کنند، نه اینکه به دنبال بازسازی برای دریافت داستان کامل باشید. به خصوص، دوباره، یکی به بدمزه بودن دختری از پلین ویل. سپس، آنچه را که می خواهید انجام دهید. من آن را به صورت رایگان در YouTube پیدا کردم زیرا HBO ندارم. اگر برای تماشای یک سریال 8 قسمتی وقت دارید، مطمئن هستم که می توانید دو ساعت برای تماشای یک مستند در نظر بگیرید.
جهت دانلود سریال The Girl From Plainville 2022 (دختری از پلینویل) دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
کوتاه و بلندش، قسمت اول را ببینید، بعد قسمت آخر را ببینید و متوجه شوید که پیام این مینی را دوست ندارید.
این سریال پرکننده های زیادی داشت. با توجه به اینکه فقط 8 قسمت است، سخت است. با فرض اینکه حتی باید وجود داشته باشد، در بهترین حالت باید 4 می بود. و ممکن است برای بازیگری که محکم است یا فیلمبرداری که شایسته است بمانید. کلوئه سوینی به عنوان مادر کوکو لحظات خوبی دارد. و من از روشی که آنها متون بین کنراد و میشل را زنده کردند و سلامت روان او را قدردانی کردم. اینها ستون فقرات نمایشی هستند که صادقانه برای میشل بیش از حد سخاوتمند است، که اگر می خواستید با او همدردی کنید، نیمه اول سریال بیش از حد کافی لحظات برای آن داشت.
بنابراین من منتظر آن بودم. فینال بزرگ، زمانی که آنها در نهایت نظر خود را در مورد "تماس تلفنی" ارائه کردند. آخرین تماس تلفنی که در آن کنراد گمراه، ترسیده و در حال مرگ، به "دوست" خود میشل برای کمک میپردازد و او به او میگوید که دوباره سوار آن ماشین پر از دود شود و بمیرد. این پایه و اساس داستان است. این "جنایت" در قلب این داستان جنایی واقعی است.
و چه چیزی به دست می آوریم؟ آینده ای خیالی، که در آن میشل و کنراد هرگز دوستان متنی نشدند و در دانشگاه همدیگر را ملاقات نکردند تا ببینند که مسائل اجتماعی او (دوستان شلخته، غیردگرجنسگرایی سرکوب شده، سندرم شخصیت اصلی) کاملاً از بین نرفته است. اما کنراد زنده بود و میشل آزاد...فقط اگر به طور تصادفی او را راهنمایی نمی کرد تا خودش را بکشد، بدانید... زیرا همه اشتباه می کنند.
این تماس تلفنی در حرکت آهسته از راه دور، از منظر میشل که اکنون بهتر می داند و از کنراد فریاد می زند که به میشل جوان، فریبکار و گمراه کننده واقعی گوش ندهد که این کار را انجام داده است. اگر تنها بازنگری دیدگاه باشد، آیا میتواند تاریخ تجدیدنظرطلبی باشد؟ اگر تنها برداشت جدید این است که برداشت قبلی بیش از حد بود؟
فقط در آن زمان است که متوجه میشوید، این سریال در مورد بیان حقیقت آنچه اتفاق افتاده نیست، حتی اگر نسبت به میشل یا کنراد تعصب داشته باشد. سمت. این در مورد این است که به ما بگوییم با یک کودک 17 ساله که نمیدانست نباید این کار را انجام دهد، راحت باشیم. و من چه آینده امیدوار کننده ای داشت اگر فقط به دوست خودکشی اش که ماه ها به دنبال خودکشی بود، نمی گفت که یک جفت بزرگ کند و کار خودکشی را تمام کند.
افتضاح. ناصادق مشکل ساز است.
این سریال می خواست بگوید انتخاب های جوانان بر زمان سایه انداخته است. اما آن سایه مسئولیت پذیری است. و این که اعمال جوان و هورمونی با سن و بصیرت پیچ و تاب می یابد. اما اعمال عواقب دارد برای جرم واقعی آشکار است. "اگر می دانستم چگونه می شود، این کار را نمی کردم." این حکمت نیست.
میشل مشکلات اجتماعی داشت. دختری از پلینویل از ما میخواهد که به یاد داشته باشیم که او فقط یک دختر بیگناه است که مرتکب اشتباه شده و متاسف است. اما قبل از اینکه آن داستان را به ما بگویید، چرا در واقع به ما نشان نمی دهید که او برای چه چیزی باید متاسف باشد؟ در عوض آنقدر مشت را می کشند که حتی یک لحظه آرام را برای دادستان و میشل وارد می کنند تا او درست قبل از قضاوت اجمالی احساس بدی نسبت به زن داشته باشد. قضاوت برای جنایتی که آنها فقط از طریق پشیمانی اشکبار او به ما نشان می دهند. افسوس که آنها در مورد او حتی نداشتن خیال پردازی می کنند. چه درس بدی برای گفتن است.
از این بگذرید. مستند HBO در مورد آن خیلی بهتر است.
اگر به طرز بیمارگونه کنجکاو هستید، پس از تماشای این احساس از بین نمی رود.