جهت دانلود سریال Skins 2007 دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
گروهی از نوجوانان بریتانیایی در حالی که توسط مقامات نادیده گرفته می شوند، سبک زندگی پرخاشگرانه ای دارند. آنقدرها هم که به نظر می رسد بد نیست.+ بیش از چند بازیگر جوان خوب دارد - در واقع، برخی از آنها درخشان هستند؛ + نوشتن خیلی بهتر از آن چیزی است که انتظار دارید؛
+ صحبت نمی کند برای مخاطبانش؛
+ تفکرات زیادی در موسیقی متن انجام شده است؛
+ تعداد زیادی شخصیت پیچیده.
ساختار کلی نمایش:
هر سریال (یا "فصل") دارای هشت تا ده قسمت است. هر قسمت بر روی یک شخصیت (گاهی دو نفر) یا در کل گروه تمرکز می کند. این نمایش هر دو سریال بازیگران اصلی خود را تغییر می دهد. سری اول هر نسل مقدماتی است و هدف آن این است که به هر شخصیت اصلی عمق بخشد و در عین حال خطوط داستانی موازی را پیش ببرد. سری دوم هر نسل همیشه (همیشه) تاریکتر است و هدفش ساختارشکنی و تغییر شخصیتها و روابط برقرار شده از طریق قرار دادن آنها در موقعیتهای پیچیده (و بعضاً شدید) است.
بررسی هر سریال و هر نسل :
- سری اول -
این یک سریال بسیار خوش ساخت است که از ابتدا تا انتها همیشه عالی است. شکست های عمده بسیار اندک و دور از دسترس هستند. می توانم با اطمینان بگویم که اگر این سریال را دوست نداشتید، این سریال برای شما مناسب نیست و احتمالاً می توانید تماشای آن را متوقف کنید. اپیزودها زندگی هر شخصیت و آنچه که آنها را از گروه دوستانشان متمایز می کند را نشان می دهد. اقتدار بیکفایت و فرزندپروری نادیدهانگیز موضوعات تکراری هستند.
- سری دو -
این یکی پیچیدهتر است. همانطور که قبلاً گفتم، سری دوم هر نسل همیشه تیرهتر است و این سریال از این قانون پیروی میکند، البته به میزان کمتری نسبت به سریالهای زوج دیگری که دنبال میکنند. به نظر من، این فیلم به خوبی نسخه قبلی ساخته شده است، و احتمالاً حتی از نظر احساسی تلخ تر است، اما همه تغییر به سمت طرح های دراماتیک تر را تایید نمی کنند. موضوعات جدید شامل مرگ، ناتوانیهای اکتسابی، تعقیب و غیره است.
- نمای کلی نسل اول -
نسل اول دارای دو ویژگی بزرگ است که دو ویژگی دیگر فاقد آن هستند: یک مجموعه عالی پویا و نویسندگی مداوم عالی، هر دو از ابتدا تا انتها. به دلایلی این نسل مورد علاقه طرفداران است.
می دانم که این باعث می شود دو نسل دیگر چندان خوب به نظر نرسند، اما ادامه دهید.
- سری سه -
همانطور که بسیاری از مردم میدانند، تنها پیوندهایی که این نسل با نسل قبلی دارد افی و پاندورا هستند که در سریالهای یک و دو شخصیتهای فرعی بودند. شخصیتهای جدید در مقایسه با شخصیتهای قدیمی کمی بیشتر طول میکشد تا جایگاه خود را پیدا کنند. این سریال در کل خوب است، اگر حماقت یک قسمت خاص را نادیده بگیرید، و لحظات واقعاً درخشانی وجود دارد. فرزندپروری مشکوک و اقتدار غفلتآمیز همچنان مضامین تکراری همراه با روابط پیچیده و بالقوه ناکارآمد هستند.
- سری چهار -
یک سریال پیچیده دیگر. حتی از سری دو تاریک تر است و بنابراین بحث برانگیزتر است. برخی از موضوعات مرگ، اختلالات روانی، تقلب و غیره است. اما مشکل اصلی این سریال به نظر من این است که تضاد زیادی در کیفیت بین قسمت ها وجود دارد. هشت مورد از آنها وجود دارد: چهار مورد شگفتانگیز و چهار مورد یا خیلی یا فقط بد هستند. ساختار آشفته و پایان شتابزده را می توان با کاهش غیرمنتظره بودجه توضیح داد - آنها باید ده قسمت را در هشت قسمت قرار می دادند. آن را با کمی نمک تماشا کنید، وقتی فوق العاده است از آن قدردانی کنید و وقتی وحشتناک است سعی کنید عصبانی نشوید.
- نمای کلی نسل دو -
اغلب خوب است، گاهی اوقات فوق العاده است، و سپس کاهش بودجه - و چند مورد دیگر - اتفاق افتاد. سعی کنید زیاد آن را با نسل اول مقایسه نکنید. اینها شخصیت های بسیار متفاوتی هستند.
- سری پنجم -
من نفرت زیادی نسبت به این یکی دیده ام . من فکر می کنم بیشتر آن از وابستگی به نسل های قبلی ناشی می شود، و همچنین به این دلیل که شخصیت های اینجا با دیگران بسیار متفاوت هستند، زیرا در زندگی آنها آنقدرها هم "تند" نیستند، و بسیاری از مردم فکر می کنند که پوچ بودن جذابیت آن است. پوسته ها اگر از آن گذشته باشید و از مضامین جدید و جالب مضامین قدیمی کتاب های درسی استقبال کنید، ممکن است آن را دوست داشته باشید. به نظر من بهترین سریال از این شش سریال است. ساختار و نوشته فوقالعادهای دارد، و من شکایات بسیار کمی در مورد انتخابهایی که تیم خلاق انجام دادهاند دارم - آنها توانستهاند به هر یک از شخصیتها عمق ببخشند در حالی که همچنان یک گروه پویایی جالب ایجاد میکنند. موضوع اصلی اینجا هویت است.
- سری ششم -
از قضا، این ممکن است بدترین سریال باشد. و نه مانند "کمی بدتر از بدترین سریال تا کنون"، بلکه مانند "بسیار بدتر از بدترین سریال تا کنون". من با جهت گیری کلی آنها در این مورد مشکلات زیادی دارم. به نظر من، به نظر میرسید که آنها به خاطر تاریک بودن، تاریکتر از سری دو یا چهار هستند، و برخی از خطوط داستانی غیرضروری بودند، در حالی که برخی دیگر احساس تکرار میکردند. باور کنید، اگر قسمت های اول را دوست ندارید، ممکن است به طور کلی تماشای آن را متوقف کنید، زیرا بدتر می شود. مقصر بودن به خاطر مرگ یکی از عزیزان موضوع اینجاست.
- نمای کلی نسل سوم -
همه چیز بهتر از همه چیزهای قبلی بود و سپس سریال ششم اتفاق افتاد. سریال پنج را تماشا کنید و وانمود کنید که "همه" (5x08) آخرین نسل سوم بوده است. سری یک تا پنج را تماشا کنید و با آمدن شخصیت های جدید در آغوش بگیرید.
امیدواریم سری هفت مقداری از وقار Skins را به ارمغان بیاورد. بازگشت.
جهت دانلود سریال Skins 2007 دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
اسکینز فوراً مجذوب کننده بود، و به نوجوانان نشان می داد که صادقانه به یاد می آورم که آنها را در تلویزیون می دیدم که واقعاً در "دنیای واقعی" چگونه هستند (هوم، ممکن است خیلی ظریف باشد، منظور من واقعاً این است ... FU MTV و دنیای واقعی شما!). قطعاً از هر چیزی که در مورد "جوانان و مشکلات آنها" به سمت ما می زند، جهش می کند. که ما در تلویزیون آمریکا پخش می کنیم. در واقع، ای کاش بازیگری که در سریال نقش سید را بازی میکند از این مقایسه (در یکی از قسمتهای پشت صحنه که در خلال پخش تبلیغات پخش میشود) استفاده نمیکرد که Skins مانند "Dawson's Creek on speed" است، زیرا Skins بسیار صادقتر، گرافیکیتر و در نهایت واقعیتر از آن نمایش است، مانند مقایسه Saved By The Bell با Trainspotting.
تمرکز روی گروهی از نوجوانان بزرگتر (یا شاید مناسبتر، گروهی از به زودی -دیگر نوجوان نباشید، یعنی بزرگسالان)، Skins روابط، مشکلات و تجربیات (هم سرگرم کننده و هم غم انگیز) را در بین حدود دوازده دانش آموز مسن که در بریستول، انگلستان زندگی می کنند (من می دانم که این کار را نمی کنند) بررسی می کند. در بریتانیا آن را «دبیرستان» مینامیم، اما از آنجایی که من یک یانک هستم، هر آمریکایی که این را میخواند، حداقل متوجه میشود که «دبیرستانهای مسنتر» را یاد میکنم، من به شخصیتهای حدوداً 17 یا 18 ساله اشاره میکنم).
با استفاده از نام یک شخصیت اصلی خاص به عنوان عنوان برای هر قسمت، نمایش عمدتاً بر روی آن فرد تمرکز میکند. با دایره دوستان مدرسه خود (که هر کدام خود در نهایت به کانون اصلی قسمت های بعدی تبدیل می شوند) ارتباط برقرار کنند. ما بهسرعت با موارد زیر آشنا میشویم: تونی (سگ آلفای گستاخ، خندان و گهگاهی ظالم گروه). سید (بهترین دوست تونی، از نظر وفاداری به تونی، و همچنین در نادانی کند ذهنش، تقریباً شبیه سگ بود). میشل (دوست دختر نگاه تونی، که تونی آن را بدیهی میانگاشت، اما زیاد به این موضوع اهمیت نمیدهد، او نیز بهطور مخفیانه توسط سید هوس میشود). کاسی (فضا و پوسته پوسته، شیرین و آسیب پذیر، در حال مبارزه با بی اشتهایی و تلاش های نیمه جدی برای خودکشی)؛ کریس (یک بچه چارلی زنده برای لحظه، که در نهایت (شاید خیلی دیر) یاد میگیرد که هر اقدام و عمل مجدد عواقبی در آینده دارد؛ جال (موسیقیدان مشتاق و بهترین دوست میشل). ، که جلوی خوبی از خودکنترلی و انضباط می گیرد که با پرتاب تغییرات جهان به زندگی او شروع به سقوط می کند؛ و تعداد انگشت شماری از شخصیت های دیگر نیز مانند مکسی، انور، افی، اسکچ (خدایا، چه عالی است. نامها!) و یک گروه برجسته از بازیکنان حامی که اغلب در تمام قسمتها ظاهر میشوند.
اولین فصل Skins در ابتدا در سال 2007 در بریتانیا پخش شد، اما خوشبختانه برای ما اینجا در ایالتها یک سال منتظر ماندیم. به بینندگان آمریکایی این فرصت را داد که فصل های 1 و 2 را پشت سر هم بدون هیچ مکثی تماشا کنند، بنابراین تقریباً مانند یک فصل کامل ایالات متحده شامل بیست قسمت بود. آگاهی از این واقعیت کمک می کند زیرا وقتی قسمت 10 به پایان می رسد و یازدهم شروع می شود، قرار است شش ماه از زندگی شخصیت ها گذشته باشد آن زمان گذشته است، زیرا (بدون اینکه چیزی خراب شود) برخی از اتفاقات تغییر دهنده زندگی برای شخصیت های خاصی در پایان فصل 1 رخ می دهد که کل پویایی دوستی های گروه را در فصل 2 تغییر می دهد، پیامدهای آن بر همه تأثیر می گذارد و هر دو را دوباره جمع می کند. وفاداری ها و تصمیمات زندگی.
فکر می کنم لازم بود در فصل 2 معضلاتی مطرح شود که برای شخصیت ها چالش برانگیزتر و مشکل سازتر از فصل 1 بود (بنابراین، بیشتر شبیه بزرگسالان بود)، اما یکی از انتقاداتی که به نمایش دارم این است که فکر می کنم شاید نویسندگان سریال در این جنبه زیاده روی کرده باشند. در حالی که فصل 1 احساس میکرد و بازی میکرد که وقایع و شرایط زندگی این جوانان مانند دستهای از ورقها به هم میخورد، فصل 2 در مواقعی احساس میکرد که نویسندگان تصمیم گرفتند کل عرشه را بگیرند، آن را به هوا پرتاب کنند و 52 را بازی کنند. وانت با طرح من نمیگویم رویدادهای تاریخی مانند این اتفاق نمیافتد، من فکر میکنم که با فشرده کردن تعداد زیادی از آنها در مدت زمان کوتاهی که فصل 2 در بر میگیرد، بیش از حد یک حقه برای "درام بزرگ" به نظر میرسد. آن حلقه دروغین و دستکاری شده است و به نظر می رسد اصلی ترین برنامه های آمریکایی در مورد جوانان است که هنوز هم تا به امروز مورد استفاده قرار می گیرند. با این حال، لطف صرفهجویی برای Skins که باعث میشود آنقدر که میتوانست آسیب بزرگی نباشد و (تقریباً) در نهایت ناچیز باشد، این است که این آخرین باری است که از این شخصیتها میبینیم از زمانی که داستانهای آنها با پایان فصل 2 به پایان میرسد. بازیگران جدید جای خود را (در دبیرستان) در شروع فصل 3 خواهند گرفت (حداقل یکی از شخصیت های اولیه، افی، خواهر کوچکتر تونی) را به عهده می گیرد. میدانم که بسیاری از مردم از نظر احساسی روی مفهوم شخصیتهای تکرارشونده سرمایهگذاری میکنند و نمایش با اتخاذ این رویکرد دچار ضعف شده است، زیرا خیلیها نمیخواهند چهرههایی را ببینند که عادت کردهاند ناگهان از بین بروند، اما من شخصاً نمیتوانم این کار را انجام دهم. بگو چقدر خوشحال شدم وقتی شنیدم فصل 3 چگونه شروع می شود. همانطور که قبلاً اشاره کردم، پایان فصل 2 واقعاً هر یک از شخصیتهای اصلی را تا جایی که میتوانستید در استخر "رویدادهای تغییر دهنده زندگی" فرو ببرید! و اگر نمایش بیش از این با آنها ادامه پیدا می کرد، به سرعت نه تنها به سطح نامحتمل، بلکه به پوچی نیز می رسید. گاهی اوقات زندگی در مورد یادگیری رها کردن چیزها (و افراد) است. این درس خوبی است که نه تنها شخصیت های داستانی در Skins، بلکه بینندگان آن نیز باید یاد بگیرند. فصل 3 را بیاورید!