جهت دانلود فیلم Winchester '73 1950 (وینچستر ۷۳) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
یکی از وسترن های بزرگ، وینچستر 73، از بسیاری جهات فیلمی قابل توجه است، به ویژه به این دلیل که شروع یکی از همکاری های خلاقانه بزرگ در این ژانر بود، آنتونی مان کارگردان و جیمز استوارت. مان تا این زمان با موفقیت در فیلم Winchester '73های کمهزینه کار میکرد و مجموعهای از فیلمهای B-noir را ساخت که امروزه به حساب خود طرفدارانی دارد: عناوینی مانند مردان تی (1947)، حادثه مرزی (1949) و معامله خام (راو دیل). 1948). 1950 اولین وظیفه بزرگ او را با تولید فعلی به ارمغان آورد، فیلمی که بسیاری از منتقدان به آن اشاره می کنند که نشان دهنده ظهور وسترن به بلوغ در طول این دهه است.
این همچنین چیزی شبیه یک تغییر حرفه ای برای استوارت بود، که بسیاری از او نقشهایی که در اوایل دوران حرفهایاش بر اساس شخصیتی دوستانه و اغلب خانهنشین بود. تنها فیلمهایی مانند مستند نوآر Call Northside 777، مربوط به دو سال قبل، یا لحظات عجیب و غریب در طول این یک زندگی شگفتانگیز، به چیزی تاریکتر، تقریباً بیمارگونهای اشاره میکنند که در زیر فضای دوستداشتنی کمین کرده است. مجموعه وسترنهایی که با مان ساخته شد، چیز دیگری را آشکار کرد. ناگهان این یک استوارت سرسخت و انتقامجو بود که هنوز هم نقش مردانی صادق را بازی میکرد، اما مردانی که اغلب مرتکب خطای بزرگی شده بودند و مجبور به درست کردن اوضاع شدند. (هیچکاک این بعد روان رنجور را برای بازیگر تشخیص داد، زیرا در همان دوره از او نیز برای تأثیرگذاری زیادی استفاده کرد). بنابراین در مردی از لارامی (1955) قهرمان زندگی خود را می سوزاند و یک روان پریش او را پشت اسب می کشاند، در حالی که در خم رودخانه (1952) او را بیرون می راند تا به تنهایی از قطار واگن زنده بماند. br/>
به عنوان لین مکآدام در وینچستر 73، او در حال شکار کسی است که به او ظلم کرده است: «...از زمانی که یادم نمیآید تعقیبش میکنم» و سپس، برای اضافه کردن به همه، یک تفنگ جایزه دارد. پس از یک رقابت شدید توسط طعمه اش از او دزدیده شد. فیلم بر روی اسلحه همنام در هنگام عبور از دست های مختلف و ردیابی موازی استوارت از طعمه انسانی خود تمرکز می کند. از برخی جهات، پشتکار سرسختانه او انسان را به یاد اتان ادواردز در جستجوگران (1956) می اندازد، جایی که رفتار وسواس گونه مردی که در جستجوی پاسخی برای مسائل درونی و بیرونی است نیز طرح داستان را پیش می برد.
تک آهنگ مک آدام. ذهنیت ویژگی بسیاری از قهرمانان وسترن مان است، حالتی از ذهن که به نامتعادل در خار برهنه (1953) نزدیک می شود. البته مک آدام تقریباً به همان اندازه که دنبال انتقام است، تفنگ خود را پس می گیرد. فیلمهای بعدی همچنین داستان سلاحهای سرگردان را نشان میدهند - مانند اسلحه آمریکایی یا تفنگ (1974) - داستان عبور یک سلاح گرم از دستهای مختلف، داستانی اخلاقی را ارائه میدهد که حول رواج تسلیحات محافظت میشود. موضوع اصلی روایت وینچستر 73 هدفی کاملاً متفاوت دارد، هدفی که عموماً به اظهار نظر اجتماعی مربوط نمی شود. وقتی تفنگ مکآدام دزدیده میشود، از دست دادن بهطور خصوصیتر و تقریباً روانشناختی دیده میشود، گویی تکهای از افتخار شخصی او همراه با تفنگ گرفته میشود. در واقع ناموس نقش بزرگی در وینچستر ۷۳ بازی می کند: یا به طور نمادین حذف می شود، مانند مورد سرقت اولیه هلندی هنری براون. همانطور که در بزدلی و تحقیر بعدی چارلز دریک نشان داده شده است بسیار کاهش یافته است. یا تا حد زیادی غایب است، مانند معاملهگری که سلاحهایی با ارزش مشکوک به سرخپوستان متخاصم میفروشد. و البته علاوه بر خشم مکآدام از دزدی افتتاحیه، چیزی که او را به سمت آن سوق میدهد، از دست دادن شرمآور پدرش (زیرا توسط شخصی که به او اعتماد داشت از پشت شلیک شده است) است.
به عنوان منتقدانی مانند فیل هاردی اشاره کرده اند، در طول فیلم مک آدام با یک سری از شخصیت های پدری قدرتمند مانند وایات ارپ، گروهبان ویلکز و لامونت روبرو می شود - حضور کسی که برای بازتاب و تقویت فقدان خود خدمت می کند. مک آدامز برای اینکه خود را لایق پدر فقیدش در نظر خودش ثابت کند، باید چیز خاصی را که از دست داده است حفظ کند و انتقام مناسبی را بگیرد. چهره خسته مک آدام در پایان فیلم در حالی که او دوباره به لولا (شلی وینترز) و دستیارش High Spade (میلارد میچل) می پیوندد، گویای همه چیز است.
در ساخت وینچستر 73، مان در نهایت فرصت و بودجه برای استفاده حداکثری از استعدادهایش به او داده شد. فیلم های قبلی او بیشتر در میان محیط های شهری تنگ و خطرناک می گذشت. با استقرار در یک ژانر جدید، او بلافاصله واکنش زیادی به منظره نشان داد، و نه فقط در لحظات حماسی مانند حمله سرخپوستان به مهمانی گروهبان ویلکس. در بسیاری از وسترنهای او قابل توجه است که قلمروی که شخصیتها از طریق آن حرکت میکنند، فقط جغرافیای غرب نیست، بلکه اغلب پژواک فیزیکی درام انسانی در حال انجام است، زیرا نمای بیرونی حالت احساسی شخصیتهای او را منعکس میکند. بنابراین در ابتدای فیلم، مکآدام را میبینیم که در مناظر باز حرکت میکند، قبل از اولین برخورد او در میان شلوغی هیجانانگیز انسانهای دوج. با پیشروی وقایع، منظره بیش از پیش غیرقابل مهماننوازی میشود تا اینکه اوج فیلم در اطراف و در میان صخرههای برهنه جنگید - محیطی کلاستروفوبیک و خشن، که به درستی دو رقیب را در دوئل سازش ناپذیرشان به دام میاندازد. بسیاری از وسترنهای سنتی تمایل داشتند درام روانشناختی را برای فضای داخلی و اکشن، ساده و ساده، برای بیرون ذخیره کنند. دستاورد مان این بود که این الگو را به چیزی ظریفتر و گویاتر تبدیل کرد و راه را برای طنینهای عمیقتر در این ژانر باز کرد. شخصیتها و رویدادها به راحتی میتوانستند اپیزودیک باشند. مان موفق می شود همه این عناصر را با هم به یک وحدت رضایت بخش بکشاند و در عین حال به بازیگران مکمل اجازه می دهد تا بدرخشند و کار خود را انجام دهند. یکی از برجسته ترین ها دن دوریا است، در یک اجرای کاملا مشخص در نقش واکو جانی دین. دین و هنری براون هلندی (که توسط استفن مک نالی دست کم گرفته شده به خوبی انجام شده است) چرخش های بسیار خوبی را در شرارت ارائه می دهند. با نزدیک شدن به پایان، تقارن خوبی نیز به چشم می خورد: مک آدام، که قبلاً توسط براون به خاطر نوشیدن شیر در دوج تحقیر شده بود، با دین رو به پایین روی نوشیدنی دیگری در کانتینا می رود.
انتقال عالی DVD فیلم را در بهترین نور خود نشان می دهد، به ویژه در عکاسی سیاه و سفید فوق العاده. مان به ندرت دوربین خود را حرکت می دهد، اما در عوض تسلط خود را در ترکیب بندی درون کادر و هدایت بازیگران خود نشان می دهد. عمق فوکوس از تصویر دیجیتالی شفافی که در نسبت آکادمی درست بازتولید شده است بهره می برد. اگر این برای خیس کردن اشتهای هر طرفدار وسترن کافی نباشد، یک امتیاز غیر قابل چشم پوشی وجود دارد. جیمز استوارت تفسیر مصاحبهای را برای عنوان زمانی که سالها پیش روی دیسک لیزری ظاهر شد ضبط کرد، و این شامل مواردی است که شاید یکی از موارد بسیار نادری باشد که نمایندهای از عصر طلایی هالیوود به این شکل در یک DVD غربی ظاهر میشود. (من فقط می توانم به تفسیر مورین اوهارا برای نسخه ویژه منطقه 1 ریو گرانده فکر کنم.)
جهت دانلود فیلم Winchester '73 1950 (وینچستر ۷۳) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
وسترن سنتی مترادف با فضاهای باز گسترده، اخلاق واضح، داستان های اجتناب ناپذیر، ایمان خوش بینانه به توانایی یک قهرمان برای شکل دادن به سرنوشت خود، برای فرار از گذشته است. این ویژگیها مستقیماً منعکسکننده احساس آمریکایی از خود، رویای خود شکلدهنده، فشار دادن مرزها و مرزها هستند، به همین دلیل است که سیاستمداران فرصتطلب هنوز به این ژانر اشاره میکنند. به جز برخی استثناهای نجیب (مثلاً ولمن، هاکس)، وسترن به طور سالم عاری از روان رنجوری یا اضطراب واقعی بود. آنتونی مان همه چیز را برای همیشه تغییر داد، و این اولین حمله به این ژانر یکی از خشنترین، واضحترین، پیچیدهترین وسترنهای هیجانانگیز است که تاکنون ساخته شده است.
وسترن سنتی به قهرمانی بستگی دارد که نمونهای از آن باشد. سلامتی ناهموار، هر بدبختی که در گذشته داشته، حامی نظم و حق، که بر فیلم مسلط است، موانع آن را از بین می برد، هماهنگی را در اثر باز می گرداند. و یک شرور آشکار، که اغلب، از قضا، طرح را هدایت می کند، قهرمان را مجبور به اعمال خاصی می کند. تفاوت بین این دو معمولاً به طرز افسانه ای ساده ای مانند پوشیدن کلاه های سفید یا سیاه مشخص می شود.
پیشینه مان در فیلم Winchester '73 نوآر بود، ژانری که مخالف فضاهای باز و خوش بینی بود. نوآر به شکلی روان رنجور شده بود و بر انحلال یک قهرمان بیثبات تمرکز میکرد، جایی که اخلاق تار میشود، قهرمان اغلب اوقات شرور است، در هزارتوی درونی ساخته خودش گرفتار شده، قربانی منفعل سرنوشت. نوآر درباره پسرفت است نه پیشرفت، بازجویی و انکار حالت ها و نشانه های بازنمایی، نه ایجاد و تأیید آنها.
WINCHESTER 73 مملو از اضطراب نوآر است. نوآر اغلب به عنوان یک ژانر روانشناختی در نظر گرفته می شود که آسیب های سر قهرمان خود را تجسم می کند. 73 این کار را نیز انجام میدهد، و از آنجایی که قهرمان داستان، جیمی استوارت دوستداشتنی و دوستداشتنی است، آزاردهندهتر است، که در اینجا مجموعه عظیم فیلمهای دشوار خود را با مان و هیچکاک آغاز میکند. از بسیاری جهات، خوش اخلاق و شیرین، نماینده حق و تلاش برای بازگرداندن اختلالات به نظم طبیعی، او همچنین یک دیوانه تقریباً دیوانه است که برای دستیابی به انتقام قاتل از هیچ چیز نمی ایستد، که تلاش بی وقفه اش آینه اتان ادواردز در جستجوگران است. پافشاری غیرانسانی، که غرایز انسانی اش در اثر این جست و جو از بین رفته است، و شاهد انفجارهای خشونت آن واقعاً وحشتناک است.
همانطور که در نوآر، اضطراب او دارای یک پایه روانی است - برخلاف اکثر قهرمانان «سالم» که پدر مک آدام که از پدرانشان بزرگتر شده بود (به طور نمادین کشته شدند)، قبل از اینکه بتواند این روند را کامل کند کشته شد. تعقیب برادرش انتقام اخلاقی کمتری نسبت به اعتراضی دردناک به توقف رشد است. تیراندازی اوج غم انگیز نیست: مک آدام به جامعه "عادی" بازمی گردد، مثل اینکه او به تازگی شاهد برخی از وحشتناک ترین وحشت های جهان بوده است.
چیزی که در مورد فیلم ناراحت کننده ترین است این است که واقعاً اینطور نیست. در مورد یک قهرمان یا یک شرور اصلاً، اما یک قطعه سلاح بی جان که اکشن را هدایت می کند. 73 با اسلحه عنوان ممتاز باز میشود، در پشت پنجره شیشهای نمایش داده میشود، در حالی که تحسینکنندگان آن به دام افتادهاند، له شدهاند، متمایز نشدهاند، قاببندی شدهاند و آن را در بیرون تحسین میکنند. در سرتاسر فیلم، نیروی انسانی به دلخواه ترین دال ها کاهش می یابد - نام ها تغییر می کنند. لین و میم هلندی به دلیل نداشتن اسلحه به یکدیگر تیراندازی می کنند. جستجوها نشاط اخلاقی خود را از دست می دهند و تمرین کنندگان آنها به جنون نزدیک می شوند. ارتش ها باید از غریبه های کنفدراسیون برای مبارزه در جنگ ها کمک بخواهند. انسان تنها زمانی شایسته احترام می شود که نام خود را ذکر کند. زمانی که نامزد خود را به سرخپوستان می سپارد، مرد دیگری ترسو ظاهر می شود. تفنگ اعتبار، قدرت، تمامیت خود را حفظ می کند.
این طرح انتقام نیست که فیلم را هدایت می کند، بلکه داستان تفنگ است. وینچستر ۷۳ را از توقعات مرسوم خارج می کند و حسی وهم آور، بیگانه و مدرن را ایجاد می کند. ما آنقدر درگیر نقشه انتقام می شویم که وقتی با تفنگ، نقشه دیگری را به طور کامل دنبال می کنیم، کمی گیج می شویم.
این تاکید بر اسلحه، نماد مردانگی قوی، در واقع اجازه می دهد تا نقد آن مردانگی، آشکار ساختن تشریفات پیچیده و بیهوده ای که به قیمت جامعه و نظم تمام می شود. طمع بی رحمانه سرمایه داری؛ تاجران هندی قاتل که هم فروشنده و هم دشمن را فریب می دهند. ترسوها قاتلان روانی؛ قبل از بازگشت به صاحب "واقعی" خود، یک قهرمان شکسته کاملاً به خطر افتاده است که به اندازه قاتلی که او به دنبال آن است قاتل شده است. اسلحه هرگز با نام صاحبش حک نمی شود، نه تنها به این دلیل که مالک ثابتی وجود ندارد، بلکه به این دلیل که مردانگی ثابتی وجود ندارد، یک تنفر بینشی برای وسترن سنتی.
73 به طرز درخشانی اسطوره های غربی را فرا می خواند. - وایات ارپ، دوج سیتی، سواره نظام، جنگ داخلی، غرب گسترده - فقط برای تضعیف آنها. Earp شهرت زیادی دارد که نامش کاملاً شناخته شده است اما هرگز ثابت نشده است - دوج سیتی در برابر قانون شکنان امن تر از هر جای دیگری نیست. سواره نظام ناتوان است (کاستر به تازگی شاخ بزرگ کوچک را از دست داده است) و دشمنی تلخ جنگ بی ربط نشان داده می شود. اسطوره غرب باز مکانی برای طرحی بسیار بسته، اجتناب ناپذیر و دایره ای است که شخصیت هایش را به دام می اندازد، اجازه نمی دهد سرنوشتشان را شکل دهند، اما به آن اجازه می دهد تا آنها را شکل دهد.
جان فورد پیر. شبح سواران در یک کوه وسیع تکرار می شود، اما در اینجا نشانه پیشرفت نیست، بلکه تکرار و دایره است. اما با وجود تمام ساختارشکنیاش، فیلم بهطور ملموسی نیز به گونهای است که وسترنهای کمی به آن دست یافتهاند. تکنیک ضریب مان دوربینش را در موقعیتهای مهم نفوذ میکند، فاصلههای آشکار را با معاینه شدید تغییر میدهد، و باعث میشود درهای سالن و سکوهای صحنه بهطور هیجانانگیزی زنده و زنده به نظر برسند.