جهت دانلود فیلم What's Eating Gilbert Grape 1993 (چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
در دهههای هشتاد و نود، مجموعهای از کتابهای کودکانه محبوب درباره «باند باغ» وجود داشت، شخصیتهایی که بر اساس میوهها و سبزیجات با نامهای مشابهی مانند اسکار اورنج، رابرت رزبری، کالین کامبر یا گرترود گوزبری ساخته شده بودند. گیلبرت گریپ به نظر می رسد که باید شخصیتی از آن سریال باشد، اما در واقع مرد جوانی است که در شهر کوچک اندورا، آیووا زندگی می کند. (آیا نام این شهر برگرفته از شخصیت اگنس مورهد در "جادو شده" بوده است؟) گیلبرت خود را در راس خانواده ای می بیند که فقط می توان آن را ناکارآمد توصیف کرد. پدرش مرده است. بعداً متوجه شدیم که مرگ او در واقع خودکشی بوده است. مادرش بانی به طور مرضی چاق است و چندین سال است که پایش را بیرون از خانه نگذاشته است. برادر بزرگترش لری برای همیشه خانه را ترک کرده است و برادر کوچکترش آرنی معلول ذهنی است. (من میدانم که آمریکاییهایی که از نظر سیاسی درستتر هستند، عبارت «مشکلات ذهنی» را ترجیح میدهند، اما اینجا در بریتانیا این فقط یک روش طعنهآمیز برای احمق خواندن کسی است). دو خواهر نیز به نامهای الن و امی وجود دارند، اما آنها نقشهای اصلی فیلم را بازی نمیکنند.
بهجز شغل روزانهاش به عنوان منشی در یک فروشگاه مواد غذایی، مسئولیت اصلی گیلبرت مراقبت از آرنی است. (به طور معمول کاملاً قابل کنترل است، جدای از عادت همیشگی او برای بالا رفتن از بالای برج آب شهر) و مادر خانه نشین او. چیزی که گیلبرت را "خوردن" می کند این واقعیت است که او احساس می کند در دام نیاز به مراقبت از خانواده اش افتاده است، اما از نظر عاطفی نمی تواند آنها را همانطور که لری انجام داده است رها کند. او با بتی، یک زن خانه دار محلی که متاهل ناراضی است، رابطه عاشقانه برقرار کرده است، اما وقتی با بکی، دختری که با مادربزرگش در سراسر کشور پرسه میزند، رابطه عاشقانه رضایتبخشتری پیدا میکند. اتفاقاً در اندورا شکست خوردند.
بازی های خوبی در فیلم What's Eating Gilbert Grape وجود دارد، به ویژه از جانی دپ در نقش گیلبرت و ژولیت لوئیس در نقش بکی مهربان و حساس. دپ هرگز اجازه نداده که جایگاهش به عنوان یک ستاره بزرگ، او را از ایفای نقشهای عجیب و غریب منصرف کند، و در اینجا ظاهر او، عینکی و موهای بلند و زنجبیلی، کاملاً با تصویر معمولیاش مغایرت دارد. بازی لئوناردو دی کاپریو در نقش آرنی نسبتاً خوب بود - مسلماً بهتر از بازی هایی که در برخی از فیلم های بعدی خود مانند "تایتانیک" و "دار و دسته های نیویورک" ارائه کرد - اما به نظر من واقعاً شایسته نامزدی اسکار نیست. با این حال، در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود، به نظر می رسد ساده ترین راه برای دریافت نامزدی بازی در نقش یک فرد معلول بوده است. (به هر حال امسال، سالی بود که «بهترین بازیگر زن» به هالی هانتر برای ایفای نقش یک لال و «بهترین بازیگر مرد» به تام هنکس برای بازی در نقش یک قربانی ایدز رسید).
من همیشه بودهام. لاسه هالستروم را کارگردانی بیش از حد ارزیابی کرد. فیلمهای اخیر او «شکلات» و «قوانین خانه سیبزمینی» با عکاسی سرسبز (گاهی عجیب و غریب) مشخص میشد، اما من احساس میکردم که از آن بهعنوان پردهای برای پنهان کردن برخی فلسفهپردازیهای بسیار مشکوک استفاده میشود. «گیلبرت گریپ چه می خورد» از نظر بصری مجلل کمتری نسبت به آن فیلم ها دارد. بدون شک دشتهای آیووا در مقایسه با نیوانگلند یا مناطق روستایی فرانسه به هالستروم در این زمینه وسعت کمتری می داد. به نظر نمی رسد که او چندان مشتاق تبلیغات برای برخی از فلسفه های مشکوک زندگی باشد. چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد بیشتر با فیلم اولیه او، "زندگی من به عنوان یک سگ"، ساخته شده در زادگاهش سوئد، که به خانواده ای ناکارآمد نیز می پردازد، شباهت بیشتری دارد.
«گیلبرت گریپ» می توانست جالب باشد زیرا یک مطالعه غم انگیز از زندگی خانوادگی، اما من احساس کردم که بیش از حد بر خود گیلبرت متمرکز شده است و به اندازه کافی روی سایر اعضای خانواده او متمرکز نیست. ایمی و الن چهره های کوچکی هستند و بانی و آرنی به تنهایی کمتر شبیه افرادی به نظر می رسند تا ابزارهای نقشه کشی برای آزمایش صبر گیلبرت. (تکاندهندهترین لحظه زمانی میآید که گیلبرت که غیر از آن مقدس است، عصبانیت خود را با آرنی از دست میدهد و به او ضربه میزند). عنوان عامیانه و محاوره ای («خوردن» در اینجا با توجه به معنای عامیانه آن «نگران کردن» است، با قیام های احتمالی در معنای تحت اللفظی و معنای عامیانه جایگزین «انجام رابطه جنسی دهانی») و نام جوکی شخصیت اصلی باعث گمراهی می شود. این تصور که چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد یک کمدی عجیب و غریب و غیرمعمول است. مطمئناً عناصر کمیک وجود دارد، اما اینها با مضامین جدیتر فیلم همراه هستند. «Gilbert Grape چه میخورد» فیلم بدی نیست، بلکه فیلمی متوسط است، اغلب طولانی است و حرفهای زیادی برای گفتن ندارد. در یک لحظه آرنی فریاد می زند "ما هیچ جا نمی رویم!". با دیدن چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد متوجه شدم که او چه احساسی دارد. 5/10
جهت دانلود فیلم What's Eating Gilbert Grape 1993 (چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
من اخیراً به نیمه آخر یکی از آن برنامه های تلویزیونی 50 ستاره برتر کودک برخورد کردم، که بخشی از لئوناردو دی کاپریو داشت و مصاحبه هایی با او در زمانی که بازیگری را شروع کرد نشان می داد و در مورد اینکه چقدر معروف و ثروتمند است شوخی می کرد. راهی برای دانستن اینکه چقدر از نظر نجومی ثروتمند و مشهور خواهد شد. به هر حال، نمایش بازی او را در What's Eating Gilbert Grape به عنوان یکی از جذابترین بازیهای او توصیف کرد، که بسیار کمکمبود.
چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد در شهر بیحرکت اندورا، آیووا اتفاق میافتد. مربوط به دنیای گیلبرت گریپ است که زندگی او در یک وضعیت آشفته دائمی است. او برای یک فروشگاه عمومی محلی کوچک کار می کند که تحت فشار رقابتی یک سوپرمارکت بزرگ قرار گرفته است که درست خارج از شهر افتتاح شده است. نیازی به گفتن نیست که این فروشگاه موضوع اصلی گفتگو در بین مردم شهر محلی است، زیرا یک فروشگاه بزرگ در شهری مانند اندورا خبر بزرگی است.
من فکر میکنم جذابیت واقعی فیلم در این است که میتواند خانوادهای را که معمولاً بهعنوان یک خانواده بسیار ناکارآمد در نظر میگیرید به تصویر بکشد و آنها را جذاب کند و در بافت شهر و دنیایی که در آن زندگی می کنند، دوست داشتنی تمام مشکلاتی که خانواده به صورت روزانه از آن رنج میبرد، در سرلوحه فیلم قرار دارند، اما هیچکس واقعاً ناراضی به نظر نمیرسد، به جز مادر، و این احساس را داریم که ناراحتی او هم علت و هم نتیجه آن است. چاقی مرضی او ما توضیح مختصری در مورد اینکه چگونه او اینقدر سنگین شد، دریافت می کنیم، اما نه بیشتر از این که "من همیشه اینطور نبودم."
گیلبرت حدود 21 سال دارد و به نظر می رسد تنها فردی بالغ (و از نظر ذهنی و جسمی) به اندازه کافی قادر است که خانواده را کنار هم نگه دارد، و اکثر فیلم بر تلاش های او برای انجام این کار در زندگی عادی تمرکز دارد. . او مسئولیت برادر عقب مانده ذهنی خود آرنی (دی کاپریو) را بر عهده دارد، مجبور است به طور دوره ای خواهر غیرقابل تحمل خود را که به نظر می رسد متعلق به خانواده ای متفاوت و جامعه ای متفاوت است (و او نیز معتقد است) را تحت سلطه خود در آورد. به موقع سر کار میآید، در کافیشاپها با دوستانش که بههمانطور نامرتبط هستند، در مورد کسبوکارش صحبت میکنند. در بین همه اینها، یک زن خانهدار ناامید محلی بهطور دورهای از فروشگاه عمومی که در آن کار میکند، مواد غذایی را برای تحویل گرفتن سفارش میدهد، و بعد از رفتن او کمی ناامید میشود.
به نظر میرسد که همه اینها به نظر میرسد. عادی بودن، هم در روال روزانه جذاب و هم تفاوت کلی آن با یکنواختی روزانه که اکثریت ما به آن عادت کرده ایم، به ما ارائه می شود تا بتوانیم گیلبرت، زندگی روزمره و خانواده اش را همانطور که قبلاً هستند بشناسیم. ورود فاجعه آمیز بکی (ژولیت لوئیس). بکی با مادرش در تعطیلات به سر می برد و به اندازه کافی در اندورا توقف می کند تا او و گیلبرت علاقه ای عاشقانه به یکدیگر پیدا کنند و به این ترتیب مجموعه ای از یکنواختی هایی را که قسمت اول فیلم ما را با آن آشنا کرد، از بین می برد. یکنواختی هایی که اگر او نمی آمد ممکن بود برای همیشه ادامه داشته باشد.
مجموعهای از وقایع پس از ورود بکی رخ میدهد، زیرا گیلبرت سعی میکند او را در زندگی تثبیتشدهاش جذب کند، آبها را آزمایش کند و خطرات جدیدی را انجام دهد که قبلاً هرگز به آن فکر نمیکرد. چیزی در مورد خودش از نتایج یاد می گیرد، همانطور که همه ما انجام می دهیم.
انگورها خانوادهای هستند که اگر بخواهید شخصاً با تقریباً هر یک از آنها برخورد کنید، به احتمال زیاد شما را از پا در میآورند، اما فیلم آنقدر در رفتار با آنها مانند انسان خوب است که اینطور نیست. حتی زمانی که آرنی به طور مکرر از برج آب محلی بالا می رود، باعث ناراحتی پلیس محلی می شود که بارها به آنها قول داده شده است که این آخرین بار است. هرگز اینطور نیست و وقتی آرنی را در بالای برج میبینیم، او را تشویق میکنیم، و دلیل تشویق او به همان دلیل تأثیرگذاری فیلم است.
ما اینطور نیستیم. او را تشویق کنید زیرا ما با مبارزه او با چند پلیس بدخلق آشنا می شویم، اما انگار او دستاوردی داشته است، زیرا در ذهنش، او چنین کرده است.