جهت دانلود فیلم Sator 2019 (ساتوور) با لینک مستقیم رایگان و بدون سانسور به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
این فیلمی بود که من به لطف پادکسترها به آن علاقه مند شدم. من این را در فهرستی از فیلمهایی که در سال 2021 اکران میشدند دیدم. برخی از افراد هستند که به نظراتشان احترام میگذارم، از جمله دوستم تیم از فیسبوک و دانکن از پادکست زیر پلهها. من در واقع مصاحبهای با نویسنده/کارگردان جردن گراهام در چند برنامه مختلف شنیدم که من را بیشتر مجذوب خود کرد. برای ورود به این موضوع، خلاصه داستان اینجا در یک جنگل متروک منزوی است. خانواده ای از هم پاشیده توسط ساتور مشاهده می شود، موجودی فراطبیعی که تلاش می کند آنها را ادعا کند.
ساتوور را با صحنه ای جالب شروع می کنیم. یک نفر مایعی را روی فردی که دراز کشیده است می ریزد. سپس آنها را به آتش می کشند. سپس به شخصیتی که ما در بیشتر موارد دنبال می کنیم، یعنی آدام (گابریل نیکلسون) تغییر می کند. او در یک کلبه در جنگل زندگی می کند. او بیرون می رود و با تفنگ به بطری های آبجو شلیک می کند و به نظر می رسد که همراه سگش چیزی را شکار می کند. تماسی وجود دارد که او از آن استفاده می کند و در عین حال یک دوربین دنباله دار را نیز بررسی می کند. با این حال، به نظر می رسد چیزی در تصاویری که می گیرد وجود ندارد.
سپس فیلم ما را با خانواده او آشنا می کند. او یک برادر پیت (مایکل دانیل) به همراه خواهرش دبورا (آرورا لو) دارد. آنها با مادربزرگشان، نانی (ژون پترسون) کمی ملاقات می کنند. جالب اینجاست که او خودش را بازی می کند. او مادربزرگ زندگی واقعی گراهام است و اساس این داستان از نوشته های خودکار او و برخوردهایی است که با موجودی به نام ساتور داشت که با او صحبت می کرد.
همانطور که در خلاصه داستان آمده است، این خانواده شکسته است. به نظر می رسد آدام همسرش را از دست داده است. من متوجه نشدم که او او را ترک کرد یا از دنیا رفت، اما او مضطرب است. آدم پس از هر اتفاقی که برای او افتاده است، خود را منزوی کرده است. پیت در حال مبارزه است و دبورا تمام تلاشش را می کند تا خانواده را کنار هم نگه دارد. این خانواده فاجعه را چون پدربزرگشان، جیم، به همراه مادرشان درگذشت میدانند.
وقتی با نانی به دیدار نانی میروند و او برایشان داستان تعریف میکند، برادرش به آدام میگوید که او فکر میکند اشتباه کرده است. با گرفتن عکس با دوربین دنباله دار با کارت حافظه است. او آن را با یکی دیگر عوض می کند و تصویری ترسناک از درختان و تاریکی می گیرد. این تصویری است که همراه با چیزهای دیگر رویاهای آدم را آزار می دهد. او فکر می کند که سرانجام وقتی یک موجود خزنده از او بازدید می کند، توجه ساتور را نیز به خود جلب کرده است. سوال این است که آیا او واقعاً با ساتور ملاقات کرده است یا این همه در ذهن اوست؟ آیا نانی نیز واقعاً با این موجود ارتباط برقرار می کند؟
این جایی است که من می خواهم خلاصه خود را بگذارم. ساتوور پیچیده ترین داستان را ندارد، اما نیازی هم به آن ندارد. اما آنچه ساتوور دارد فضاسازی است. برگردیم به خلاصه داستان، ما این خانواده را داریم که همه آنها خارج از شهر زندگی می کنند. من می توانم این را درک کنم که در نیمه دوم کودکی ام در کشور بزرگ شدم. نه چندان دور، زیرا در اینجا آدام مجاز است در یک کلبه در جنگل زندگی کند. بقیه اعضای خانواده خیلی بهتر نیستند. آدم زیادی در اطراف نیست، شب تاریک است و منظورم واقعا تاریک است. زندگی نکردن در تاریکی شهر این واقعاً کمک کرد وقتی اتفاقاتی میافتد یا شخصیتها برای تحقیق به جنگل میروند، وحشتآورتر شود.
چیزی که برای من ترسناکتر میکند این است که گراهام همه اینها را بر اساس آنچه که مادربزرگ زندگی واقعیاش پیترسون بود، بنا کرد. اظهار داشت. او ادعا کرد که پس از یک جلسه در اواخر دهه 1960، توسط نهادی به نام Sator ملاقات شد. با او صحبت میکرد و او مجلات و مجلاتی برای نوشتن خودکار داشت. او گفت که او مستقیماً در ذهن او صحبت خواهد کرد. من از مصاحبه ای معتقدم که او تایید کرد که او در نهایت به اسکیزوفرنی مبتلا شده است. گراهام همچنین گفت که سایر اعضای خانواده نیز بیماری روانی مشابهی داشتند و آنها نیز صحبت با ساتور را تایید کردند. مصاحبه های واقعی با نانی در اینجا وجود دارد که آنچه را که او معتقد بود واقعی است بازگو می کند. همچنین ضبط های واقعی از او وجود دارد و از مجلات واقعی او استفاده می شود. این به آن حس خوبی می دهد که او تصمیم گرفت ساتوور را بر اساس چیزی بسازد که واقعاً فکر می کرد برای او اتفاق می افتد و در واقع از اسناد واقعی او نیز استفاده می کند. من فکر میکنم این بیشتر یک بیماری روانی است، اما برای یک فیلم یک عامل ترسناک را اضافه میکند.
در جایی که میخواهم این مورد را در نظر بگیرم، دو گزینه برای توضیح آنچه در اینجا میگذرد است. اولین مورد این است که واقعاً یک موجود ماوراء طبیعی در این جنگل ها وجود دارد. من در واقع فکر می کنم برای ساتوور واقعا چیزی است که ما اینجا به دست می آوریم. دیدن این چهره ها در پوست حیوانات که جمجمه یک آهو را به تن دارند، بسیار وحشتناک بود. آنها صحبت نمی کنند. آنها واقعاً آنجا می ایستند و خیره می شوند. قطعا برای من موثر بود. وقتی آدام بیشتر به عکسی که با دوربین دنبالهدار گرفته نگاه میکند، واقعاً شروع به افزایش میکند. جایی که می رود در عمل سوم مؤثر بود.
توضیح دیگر این است که بیماری روانی است. آدام با چیزهای سنگینی دست به گریبان است و خود را در جنگل منزوی کرده است. واقعاً به نظر می رسد که هر وقت چیزی را می بیند، تنهاست. او به داستان های نانی گوش می دهد و می داند که با مادرش چه اتفاقی افتاده است. او شدیداً میخواهد که ساتور واقعی باشد، بنابراین به سمت جنون فرو میرود. من میتوانم ببینم که شخصی ساتوور را میخواند تا با این نظریه مطابقت داشته باشد.
میتوانم بگویم که وسعت داستانی که میخواهم در آن بکاوشم بیشتر با فضا است. اولین جنبه در اینجا فیلمبرداری است. من فکر می کردم که گراهام از ساتوور گله کرده است. انزوای جنگل چیزی است که می توانید احساس کنید. زیبا به نظر می آید. تعدادی سکانس و نماهای سورئال نیز وجود دارد. مواردی وجود دارد که همه چیز سیاه است و فقط آتشی می سوزد یا آدم را سفیدپوش می بیند. این واقعا کمک می کند تا به نظر برسد که ما مطمئن نیستیم چه چیزی واقعی است و چه چیزی نیست. در اینجا ویرایش خوبی نیز وجود دارد. من دوست دارم که فیلم سیاه و سفید گرفته شود، سپس فیلم های خانگی واقعی که سطح دیگری از واقع گرایی را اضافه می کنند.
جنبه دیگر در اینجا طراحی صدا و موسیقی متن است. این کار دیگری است که گراهام انجام داد. او از زمزمه هایی استفاده می کند که باعث می شود عکس هایی که ترسناک نیستند چنین حسی داشته باشند. او در واقع تمام موسیقی را ساخته است و همه آن با سازها نیست. من متوجه شدم که این بسیار جالب است همچنین برای اینکه چگونه با حال و هوای واقعی ساتوور مطابقت دارد. راستش من واقعاً تحت تأثیر قرار گرفتم.
سپس فکر میکنم این موضوع را به بازیگری تغییر خواهم داد. نیکلسون عملکرد جالبی دارد. او واقعاً زیاد صحبت نمی کند. او با حالات صورتش شدید به نظر می رسد و ترس واقعی نیز در چهره او وجود دارد. دانیل در نقش پیت محکم است. او واقعاً با نانی ارتباط برقرار می کند که دیدنش لذت بخش است، حتی اگر در زندگی واقعی با او ارتباطی نداشته باشد. ریچل جانسون سطح وحشتناک دیگری را به عنوان ایوی اضافه می کند. لو به عنوان خواهر و تیلور در نقش محدود خود به عنوان مادر ثابت قدم هستند. سپس بالاخره پیترسون را داریم. او واقعاً دارد خودش را بازی می کند که تقریباً یک حس مستند دارد. من از آن لذت بردم آخرین چیزی که در اینجا وجود دارد، آنهایی هستند که نقش موجودات را در جنگل بازی می کنند. نگاه آنها و اینکه آنها واقعاً چیزی نمی گویند وحشتناک است.
آخرین چیزی که می خواهم به آن بپردازم تأثیرات آن است. تعداد زیادی از آنها وجود ندارد و من فرض می کنم بخشی از این به دلیل بودجه است. این فیلمی است که معتقدم گراهام محدودیتهای آن را میدانست، بنابراین نیازی به افکتهای زیادی نداشت. کاری که به دست می آوریم به خوبی انجام شد. ترفندهایی با زوایای دوربین و فیلمبرداری وجود دارد که در اینجا نیز واقعاً کمک می کند. آنچه به دست می آوریم بدون در نظر گرفتن این موضوع به خوبی انجام می شود.
بنابراین در پایان، این فیلمی است که من از دیدن آن خوشحالم. پیچیده ترین داستان را ندارد، اما نیازی هم به آن ندارد. چیزی که واقعا جالب است این است که بر اساس نوشته ها و باورهای واقعی مادربزرگ گراهام است. ترکیب برخی از مواد واقعی واقعاً یک لایه در اینجا اضافه می کند. بازیگری خوب است که به این موضوع کمک می کند. اثراتی که در اینجا می گیریم نیز همین است. فضا واقعاً بخش مهمی از فیلمبرداری، لوکیشن و طراحی صدا به همراه انتخاب موسیقی است. اگر مشکلی داشتم، فکر میکنم میتوان داستان را کمی سختتر کرد. صرف نظر از این، من مفاهیمی را که در حال بررسی آن هستیم دوست دارم و این یکی است که قبل از پایان سال دوباره آن را تماشا میکنم تا ببینم آیا ممکن است چیزی را از دست داده باشم یا خیر و همچنین ببینم که پس از تماشای دوم چگونه ادامه مییابد.
جهت دانلود فیلم Sator 2019 (ساتوور) با لینک مستقیم رایگان و بدون سانسور به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
مردی که به تنهایی در جنگل زندگی می کند، از برادر و خانواده اش برای دیدار استقبال می کند، اما وقتی یک سری از برخوردهای عجیب با موجودات عجیب و غریب در جنگل اتفاق می افتد، داستان های قدیمی مادربزرگش درباره موجودی شیطانی را باور می کند. در جنگل و سعی می کند جلوی آن را بگیرد.
در این یکی چیزهای زیادی برای دوست داشتن وجود داشت. یکی از عناصر بهتری که میتوان داشت، گرایشهای عامیانه-ترسناک فیلم برای ایجاد فضایی لذتبخش در حال حاضر است. با توجه به اینکه اکثریت قریب به اتفاق فیلم در جنگل می گذرد، ایده روتین او در جنگل جمع آوری غذا، نظارت بر محل سکونت یا بیرون رفتن با سگش برای حفظ مهارت خود قبل از آمدن برادرش برای ملاقات است. ، احساس انزوا که در اینجا یافت می شود شروعی جذاب را ایجاد می کند زیرا این عادی بودن همیشه با این ایده آلوده است که چیزی شوم در خارج از صفحه نمایش در اعماق جنگل در کمین است. همانطور که سبک زندگی جنگلی آرامتر میشود، این ایدهها از چیزی پیچیدهتر میشوند که در آنجا با او زندگی میکنند. رویکرد آهسته سوختن در اینجا به این معنی است که اتفاقات وحشتناکی که بیگناه با ناپدید شدن سگها و اصرار مداوم مادربزرگش مبنی بر تماس موجودی به نام ساتور با او شروع میشود و میتوان آن را بهعنوان فریادهای توهمآمیز یک پیرزن نادیده گرفت. به آرامی شروع به گفتن یک داستان بزرگتر و تاریک تر کنید. با زمزمههای شیطانی، به سختی قابل شنیدن و احساسات عجیب و غریب که چیزی در جنگل است، با تماشای او، تلاش نسبتاً لذتبخشی در اینجا ایجاد میشود، زیرا به نظر میرسد که انباشته شدن به جایی میرود. این همچنین منجر به نتیجه نهایی می شود که در نهایت افزایش نتیجه می دهد. با شعلهور شدن از رویارویی کابوسآمیز در جنگل، لحن ناگهانی و قابل توجهی در اینجا تغییر میکند، جایی که فیلم در مجموعهای از برخوردها در جنگل سرعت و شدت بیشتری پیدا میکند. حس جو پیشگویی در جنگل چشمگیر است و بارش برف جلوه ای زیبا به همه چیز می دهد، در حالی که دو حمله در اینجا هر دو سرد و ترسناک هستند که دیدن بازی بسیار سرگرم کننده است. همراه با چند لحظه بیرحمانهای که به اینجا میرسیم که تأثیری کاملاً برجای میگذارد و ظاهر پیچخورده شیاطین، اینها چیزهایی هستند که برای این یکی خوب عمل میکنند. گفتنی است، در اینجا چند مشکل وجود دارد. عنصر اصلی که این یکی را عقب نگه می دارد، سرعت کسل کننده و خسته کننده ای است که به ندرت اجازه می دهد اتفاقی بیفتد. علیرغم ترسی که به آرامی تجاوز می کند، این یکی هرگز برای هیچ چیزی انرژی نمی دهد و آنقدر در ارائه خود آرام و محدود است که به راحتی می توان آن را بررسی کرد. همانطور که این صحنه ها، از رابطه برادرانه تا پویایی خانواده که ما در فلش بک های ویدیویی خانگی آنها تصور می کنیم و صرفاً در زندگی آنها سرگردانی می کنیم، فقط با اشتیاق بسیار کمی که بینندگان زیادی را از بین می برد که اصلی ترین آن است، عبور می کنند. عامل مضر اینجاست.
رتبه بندی نشده/R: خشونت و زبان.