جهت دانلود فیلم Hatari! 1962 (هاتاری!) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
هاتاری! به کارگردانی هاوارد هاکس از زمانی که در سال 1962 اکران شد، پیر نشده است. فیلمبرداری آن با تکنیک Technicolor و در لوکیشن شمالی تانگانیکا در تانزانیا کنونی فیلمبرداری شده است. داستان آن حس حماسی «Call to Adventure» را که باید داشت، نداشت. فکر میکنم، این که کارگردان هاوارد هاکس تصمیم گرفت از طرحی برای فیلم استفاده نکند، آسیب دید، در عوض اجازه داد شخصیتها توسعه یابند و آن را با Book Ends گره بزنند. هاتاری! بیشتر شبیه یک کمدی رمانتیک است تا یک فیلم ماجراجویی. در بیشتر فیلم، شخصیت دلال حیوانات جان وین، شان مرسر، تلاش میکند تا با پیشروی جنسی که از سوی عکاس حیوانات تازهکار، ماریا دالساندرو آکا دالاس (السا مارتینلی) (السا مارتینلی) به دست میآید، و نالههای بیوقفهاش مبارزه کند. کمی عجیب به نظر می رسد که فیلم جفتی عاشقانه از مارتینلی 27 ساله با وین، مردی دو برابر او داشته باشد. همچنین کمی آزاردهنده است که شخصیت او بلافاصله جذب شان می شود، علیرغم این واقعیت که او با او رفتاری بی رحمانه دارد و به او بی اعتماد است. داستان عشق کمی ترسناک می شود، زمانی که شان مرسر متوجه می شود که مردان دیگری بر سر برادی د لا کورت (میشل ژیراردون)، دختر همکارش که اکنون بالغ شده، دعوا می کنند. به هر حال، بیشتر این مردان به بزرگ کردن او کمک می کنند. بازیگران زن اروپایی که آنها را بازی می کردند بدترین بودند. آنها بسیار آزاردهنده به نظر می رسند. بقیه بازیگران در بازیگری ترکیبی هستند. هاردی کروگر در نقش کورت، راننده آلمانی، و چیپس (ژرارد بلین)، تیرانداز مستقیم فرانسوی، صداها و ظاهری شبیه تبهکاران دارند تا قهرمانان با لهجههای اروپایی. Red Buttons as Pockets، جوکر تیم، بسیار سرگرم کننده بود. من هنوز او را به عنوان یک دانشمند موشکی نمی خرم. نه یک ذره سکانس با موشک برای گرفتن میمون ها کمی بیرون است و از ناکجاآباد می آید. شخصیت های دیگری مانند لوئیس فرانسیسکو گارسیا لوپز (والنتین دو وارگاس) بسیار فراموش شدنی هستند. واقعا فراموش کردم که او در هاتاری! حضور دارد. جان وین به عنوان رهبر اصلی خوب بود. خیلی باور کردنی است که او به آفریقا برود و به ماموریت های سافاری برود. فقط ای کاش او را بیشتر اوقات با این داستان های فرعی عاشقانه خسته کننده بند نمی کردند. من واقعاً به درام و ماجراجویی قدرتمندتر امیدوار بودم. چیزی شبیه Born Free در ۱۹۶۶ یا The Snows of Kilimanjaro در ۱۹۵۲. اشتباه نکنید، فیلم دارای سکانس های اکشن خوبی با حیوانات واقعی است. مرا نوستالژی صدا کن، اما دیدن حیوانات که بخشی از فیلم هستند، به جای موجودات CGI، لذت بخش است. تماشای هاتاری به همین دلیل بسیار جذاب است. دیدن کار ستاره های مشهور سینما با حیوانات واقعاً وحشی لذت بخش است. از جهاتی خنده دار است که برخی از صحنه ها برای پوشاندن فحش دادن وین به آنها دوبله شده بودند. شات زیبایی بود بیشتر فیلم مربوط به تیم جان وین است که در دشتهای آفریقا با جیپها و کامیونها حیات وحش را تعقیب میکنند و حیوانات را برای باغوحشها و سیرکها طناب میزنند و شکار میکنند. روشی که آنها با سرعت بالا از میان گله های حیوانات می رانند شدید و تا حدودی خطرناک بود. روشی که فیلم تعقیب و گریز با کرگدن را به تصویر کشید، فیلمسازان را برای سالهای آینده تحت تأثیر قرار داد. یک نمونه خوب از این فیلم، هنر تأثیرگذار، پارک ژوراسیک 1993 است. تعقیب و گریز ماشین با تی رکس به نوعی صحنه کرگدن را در هاتاری! منعکس می کند. یکی از ضعیفترین سکانسهای اکشن فیلم، باید صحنهای باشد که چیپس به کروکودیلی شلیک میکند که کرت را تهدید میکند. تمساح فقط یک فیلم استوک بود، و شما هرگز یک بار، این موجود را روی پرده با بازیگران اصلی نبینید. تا آنجا که ما می دانیم، هیچ حیوان یا فردی در طول فیلمبرداری آسیب جدی ندیده است، اما داستان هایی از حملات تصادفی حیوانات مانند پلنگ وجود دارد. در حالی که، شخصیت های فیلم از نظر فنی شکارچی غیرقانونی نیستند، زیرا در طول فصل در حال شکار هستند. چیزهای زیادی در مورد هاتاری! وجود دارد که ممکن است جامعه امروزی آنها را توهین آمیز یا تحقیرآمیز ببیند. به هر حال، هاتاری! فعالیتی را به تصویر میکشد که اکنون در اکثر کشورهای آفریقایی غیرقانونی است. که صید حیات وحش است. این رویه امروز به دلیل نگرانی در مورد خسته کردن و کشتن حیوانات هدف ممنوع است. من می توانم ببینم چرا، صحنه های زیادی از حیوانات حیات وحش وجود دارد که در زیستگاه های طبیعی خود اختلالات قابل توجهی ایجاد می کنند. کرگدن در پایان، به نظر می رسد که او خیلی درد دارد، و در حال غش کردن است. کمی ناراحت کننده بود! در حالی که، من قطعاً یک فعال حقوق حیوانات یا عضوی از PETA نیستم، اما این اعمال "حیوان ربایی" را تا حدی ظالمانه می بینم، زیرا اغلب می تواند بر شکار، پرورش و الگوهای تغذیه گله حیواناتی که شکارچیان حیات وحش انجام دادند تأثیر بگذارد. اعضا از. خدا را شکر که امروزه بیشتر باغ وحش ها فقط حیواناتی را می گیرند که آسیب دیده یا مورد بی توجهی قرار گرفته اند. اکثر حیوانات در باغ وحش ها اغلب از برنامه های پرورش یا SSP (طرح بقای گونه ها) هستند. پس واقعاً امروز نمی توان بدون اعتراض، فیلمی به این شکل ساخت. در حالی که به نظر من هاتاری! کمی ناراحت کننده است، هاتاری صحنه های خوبی با حیواناتی دارد که من آنها را دوست دارم. تمام صحنه های سه بچه فیل بسیار جذاب و بامزه بود. حتی اگر تا به حال نام فیلم هاتاری را نشنیده باشید، احتمالاً آهنگ عجیب و غریب معروف هنری مانچینی "Baby Elephant Walk" را شنیده اید که از هاتاری! آمده است. یکی دیگر از لحظات به یاد ماندنی موسیقایی، دونوازی جاز استفان فاستر "مردم قدیمی در خانه" (رودخانه سوانی) است. هنری مانچینی با گلزنی خوب کار کرد. در حالی که موسیقی هیچ صدایی نداشت، نزدیک به حماسی بود، اما سبک زندگی دهه 1960 را به تصویر کشید که در آن همه بیش از حد سیگار میکشیدند و مشروب مینوشیدند. من فقط آرزو میکنم، بیشتر از یک زندگی آزاد متولد شده توسط جان بری، یک نوع احساس باشد. طنز کمی قدیمی و جذاب است. لحظات واقعاً خندهداری وجود داشت که من آنها را دوست دارم، اما برخی از آنها کمی از نظر سیاسی نادرست بودند، مانند صحنه سیاهپوست. به طور کلی: هاتاری یک فیلم سرگرم کننده با حیوانات جالب و مناظر زیبا است. این یک فیلم نادر است که باید تماشا کرد. حد اقل یک بار.
جهت دانلود فیلم Hatari! 1962 (هاتاری!) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
این فرمول با ریو براوو کار کرد، بنابراین هاوارد هاکس برای تعطیلات به آفریقا رفت و فیلم دیگری را پر از شخصیت های جالب در حرفه ای خطرناک با حداقل نقشه با بازی جان وین ساخت. این شهر همچنین زادگاه یکی از مشهورترین قطعات موسیقی هنری مانچینی، "Baby Elephant Walk" است. هاتاری! به طور پیوسته مرا جذب کرد و در ذهن من تبدیل به بهترین فیلم هاوارد هاکس شد. همه چیزهایی که او دوست داشت درباره آن داستان بگوید، اینجاست، و در برخی قسمتها تا حدی شگفتانگیز است. هاتاری! رشتههای شلی دارد که هرگز به خود زحمت نمیدهد آنها را ببندد، اما در غیر این صورت یک فیلم ماجراجویی شگفتانگیز سرگرمکننده است.
جان وین در نقش شان مرسر، یک تلهگیر در آفریقا با تیمی شامل Pockets (دکمههای قرمز) بازی میکند. کرت (هاردی کروگر)، هندی (بروس کابوت) و لوئیس (والنتین دو وارگاس). آنها توسط دختر رئیس سابق متوفی خود، برندی د لا کورت (میشل جیرادون) رهبری می شوند، زن جوانی که مردها برای مدت طولانی او را چیزی جز یک دختر تصور نمی کردند. یک روز در حال تلاش برای به دام انداختن یک کرگدن، هندی از ناحیه پا به شدت مجروح می شود و آنها باید او را برای مداوا در بیمارستان به نزدیک ترین شهر ببرند. در آنجا، آنها یکی از اعضای جدید بسته، چیپس فرانسوی (جرارد بلین) را انتخاب می کنند. خلاصه داستان فیلم، چیزی که وجود دارد، در مورد تیمی است که تمام حیواناتی را که برای یافتن آنها قرارداد بسته اند از باغ وحش های سراسر جهان جمع آوری کرده و سپس آنها را برای حمل و نقل به قطار تحویل می دهند. بنابراین، نحوه کار فیلم به این صورت است که ما صحنههایی از پیوند مردان، دعوا بر سر زنان، و دستکاری دستگاهها در بین صحنههای به دام انداختن حیوانات داریم.
اجازه دهید ابتدا در مورد به دام انداختن حیوانات صحبت کنم. هاکس سابقه طولانی در نشان دادن مردان در حرفه های خطرناک دارد. از حمل و نقل هوایی اولیه گرفته تا ماهیگیری و چوب بری، او دهه ها فیلم هایی درباره مردانی ساخته که در ازای پرداخت دستمزد کارهای خطرناکی انجام می دهند. واضح است که آنها برای قلب او عزیز هستند. نمایش واقعی معمولاً ترکیبی از چیزهای واقعی بوده است که با افرادی سروکار دارد که واقعاً کارها را انجام میدهند (گاهی اوقات شامل خود بازیگران میشوند) و مواد استودیویی تولید میکنند که در آن بازیگران واضحتر بودند. هاتاری! این ترکیب را دارد، اما چیزهای دنیای واقعی آشکارا شامل بازیگران واقعی می شود. بله، ما تماشا میکنیم که جان وین، رد باتونز، هاردی کروگر، بروس کابوت، والنتین دی وارگاس و جرارد بلین در حال گرفتن زرافهها، شترمرغها، گورخرها، غزال، پلنگ و گاومیش هستند. ما تا حدی به دیدن این نوع شیطان روی صفحه عادت کرده ایم، اما همیشه یک حس ساختگی در آن وجود دارد. در اینجا، واضح و واضح است که در واقع خود بازیگران این کار را انجام میدهند، ماشینها را در سراسر دشت میرانند و آن طنابها را دور گردن حیوانات میپیچند (از جمله لحظهای که وین عصای خود را رها میکند تا با کمند آن را کاملاً کابوی کند). . تنها تقلبی که در این سکانسها میبینیم، نماهایی است که در اطراف ماشینهای در حال حرکت هستند، که مدتها پس از فیلمبرداری سکانسهای آفریقا در لسآنجلس فیلمبرداری شدهاند تا به انسجام روایی بیشتر سکانسها کمک کنند. این از هیجان خالص دیدن این افراد که واقعاً همان کاری را که به نظر میآیند انجام میدهند کم نمیشود.
به هر حال، در اواسط فصل به دام انداختن حیوانات، هندی عکاسی را دعوت کرده بود. فکر میکردند که مردی به اردوگاه میآید تا کارهای خود را برای یک مجله مستند کند. عکاس در نهایت دالاس السا مارتینلی است. او زیباست و در بالای سرش، به عنوان چشمان مخاطب به این دنیای جدید عجیب و غریب عمل می کند و چیزهای خاصی برای او توضیح داده می شود. او همچنین عاشق شان مرسر (البته) می شود و در نهایت سه بچه فیل را به فرزندی قبول می کند. من فقط می گویم که عاشقانه ای که بین مرسر و دالاس ایجاد می شود کمی باورپذیرتر از عاشقانه بین شانس و فیدرز در ریو براوو یافتم. چیزی در مورد مارتینلی که کمی بزرگتر از دیکنسون به نظر می رسد (البته او در واقع جوانتر بود) و این واقعیت که وین اینجا به اندازه او در ریو براوو پیر به نظر نمی رسد. عجیب است که من چگونه این را توجیه می کنم.
خوشبختی فیلم تماماً مربوط به تعامل طبیعی همه این شخصیت ها در یک محیط جالب است. آشنایی دالاس با همه بچهها، بهویژه پاکتهایی که با آنها به عنوان یک محرم در رابطه با احساساتش نسبت به مرسر رفتار میکند، فیلها را بلند میکند و یاد میگیرد که چگونه به آنها شیر بز بدهند، بسیار سرگرمکننده است. مثلث کوچک عشقی که بین کرت، چیپس و براندی ایجاد میشود خوب است تا اینکه ناگهان بدون وضوح واقعی به پایان میرسد. بخش بهتر این ماجرا این است که کرت و چیپس بر سر دعوای قلب برندی با هم دوست می شوند و تصمیم می گیرند با هم به پاریس بروند تا دختر دیگری را که هر دو می شناسند دنبال کنند.
و این به ایده اصلی در قلب اشاره می کند. از کارهای هاکس گرد هم آمدن مردان در میان حرفه های خطرناک در حالی که زنان را دنبال می کنند، بزرگترین وسواس موضوعی اوست. او می خواهد زندگی مردانی را که تحسین می کند، زندگی خطرناک و زنان زیبا و هاتاری را مستند کند! احتمالاً کاملترین تکرار آن ایده است که با نزدیکی بازیگران واقعی به حرفه واقعی، قویتر میشود. فقدان سفتی در روایت تا حدودی آن را تضعیف می کند، اما همچنین نقاط قوت بسیار بیشتری نسبت به نقاط ضعف ارائه می دهد. هاتاری! یک فیلم فوق العاده است، یک فیلم پاتوق از مردان بودن مردان و زنانی که آنها را دوست دارند.